سهشنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۴
«جای خالی تعریف درام مذهبی»
«یاهو»
«جای خالی تعریف درام مذهبی»
«گفتگوی کوتاه عرفان پهلوانی (دبیر نخستین اشکواره سراسری تئاتر حماسه حسینی) با علی فرحناک(رییس انجمن نمایش قم ) »
عرفان پهلوانی: آقای فرحناک، با توجه به این که در ایام محرم و صفر هستیم، دومین همایش سراسری
آیین¬های عاشورایی را تازه پشت سر گذاشتیم و برگزاری نخستین اشکواره سراسری تئاتر حماسه¬ی حسینی (ع) را پیش رو داریم و به طور کلی بحث درام مذهبی داغ است، وضعیت کنونی درام مذهبی ایران را چگونه ارزیابی
می¬کنید؟
علی فرحناک: وضعیت کنونی به عنوان یک درام، اگر بشه به آن درام را اطلاق کنیم، یه بحث تازست که به بلوغ نرسیده و باید به شکل¬های مختلف تست بشه و اگه قرار باشه چنین درامی وجود داشته باشه، تعریفی داره که زمان و تجربه لازم است تا به آن تعریف برسیم و تعریف کنونی کامل نیست.
عرفان پهلوانی: تعریف شما چیه؟
علی فرحناک: به تعداد افراد تعریف داریم. بعضی¬ها می¬گن مذهب و دین یه چیزیه که به تمام وجهه¬های زندگی انسان مربوط است و تمام وجهه¬ها را در بر می¬گیرد، پس هر اثر هم به نوعی مذهبی است. پس نمی¬توان گفت تنها باید مربوط به ائمه باشد. اما برخی می¬گن حتماً باید مربوط به ائمه باشد. اما من می¬گم اگه در یک نمایش یک مبحث دینی مطرح شود، نمی¬شود گفت مذهبی است؟ با توجه به اینکه مذهب مربوط به تمام
ویژگی¬های انسان و وجهه¬های زندگی انسانی است.
اما یه تعریف دیگه میگه نمایش باید مربوط به مصائب ائمه باشد تا آن را مذهبی بدانیم. در هر صورت هنوز به تعریف درستی نرسیدیم.
عرفان پهلوانی: نظرتان راجع به رویکرد نسل جوان به تئاتر مذهبی، تعزیه و آیین¬های عاشورایی چیست؟
علی فرحناک: تجربه کردند. برخی با چشمان بسته و برخی با چشمان باز. تجربه شده اما چیزی به دست نیامده و تجربه¬هایی که شده، تکرار تجربه¬های دیگران بوده و چیز خوبی ارائه نشده.
عرفان پهلوانی: از لحاظ کمّی چطور؟
علی فرحناک: بد نبوده. اما خوب هم نبوده.
عرفان پهلوانی: برگزاری نخستین اشکواره سراسری تئاتر حماسه حسینی (ع) را که یکی از ویژگی¬هایش این است که تنها جوان¬ها فرصت حضور در آن دارند را چگونه می¬بینید؟
علی فرحناک: خوبه.
عرفان پهلوانی: چه راهکاری را جهت بهبود وضعیت رویکرد نسل جوان به درام مذهبی و همچنین برگزاری باکیفیت¬تر نخستین اشکواره سراسری تئاتر حماسه حسینی(ع) پیشنهاد می¬کنید؟
علی فرحناک: پیشنهادم تلاش برای تجربه¬ی شکل¬های جدید و پرهیز از تکرار تجربه¬های دیگران است. و این چیزیه که فکر می¬کنم جسارتش مخصوص نسل جوان باشه. چرا که وقتی ما می¬گیم جوان، پویایی و تجربه¬گری همراه با این اسم به ذهن می¬رسه.
عرفان پهلوانی: به نظر شما امکان این نوگرایی در قالب¬هایی که تا حدی از پیش تعیین شده هستند، مانند تعزیه، هم وجود دارد؟
علی فرحناک: آره، همه جا امکانش هست. بستگی به چگونگی آن داره. هنر مثل ریاضی ومهندسی نیست که با خط¬کش و اندازه¬گیری بشه در مورد آن نظر داد. در هنر یک نوع آفرینش وجود داره که نمیشه از پیش در موردش حرف زد.
عرفان پهلوانی: می¬دونم تجربه¬های خوبی در زمینه تئاتر مذهبی دارید. لطفاً یک خاطره از اجراهای نمایش¬های مذهبی که در آن¬ها شرکت داشته¬اید، تعریف کنید.
علی فرحناک: ارتباط و برخورد مردم با این جور نمایش¬ها همیشه خاطره است و تو ذهن می¬مونه. چون در این نوع نمایش شما دقیقاً می¬دونین وقتی می¬خواین با مخاطب خودتون ارتباط برقرار کنین باید روی چه نقاطی دست بذارین که مخاطب نسبت بهش پیشینه داره و این تجربه که با مخاطب در طول اجرا بده بسون دارین و کنش و واکنشی که به وجود میاد خیلی خاطره انگیزه.
عرفان پهلوانی: این ارتباط بیشتر از لحاظ احساسی بوده یا برخورد منطقی؟
علی فرحناک: بیشتر تا حالا احساسی بوده.
عرفان پهلوانی: در کل تا حدی جای منطق تو این جور کارا خالی نیست؟
علی فرحناک: چرا، به خاطر همین می¬گم باید تجربه بشه تا از تکرار گذشته¬ها پرهیز شه.
عرفان پهلوانی: به غیر از همین منطق چه فاکتورهای محوری دیگه¬ای هستن که جاشون تو نمایش¬های مذهبی خالیه؟
علی فرحناک: این برمی¬گرده به همونی که گفتم. ما هنوز به تعریف درستی از درام مذهبی نرسیدیم. 15 سال زمان لازمه تا تجربه کنیم و به این تعریف برسیم. 15 سال هم کمه. 20 سال زمان می¬خواد. وقتی به این تعریف رسیدیم، به این فاکتورهای محوری هم می¬رسیم.
عرفان پهلوانی: و حرف پایانی؟
علی فرحناک: به نظرم این اشکواره حرکت خوبیه، که آغاز این حرکت از سوی جوان¬ترها و مخصوصاً شما، خیلی امیدوار کننده و خوشحال کننده است. همین طور تشکر می¬کنم از آقای عادلانی به خاطر این که این عرصه را برای فعالیت جوان¬ها فراهم کرد. اما یک نکته را هم باید توجه داشته باشید که شادابی و انرژی جوانی اگر در کنار تجربه و راهنمایی بزرگترها قرار نگیرد معلوم نیست سرانجام چندان خوشایندی داشته باشد.
عرفان پهلوانی: شما به عنوان یک بزرگتر هنری و هم چنین رئیس انجمن نمایش قم چه همکاری را در راستای پیشبرد کیفی این اشکواره حاظرین انجام بدین؟
علی فرحناک: در حد توانایی و مقدورات انجمن همه نوع همکاری.
عرفان پهلوانی: و به عنوان علی فرحناک؟
علی فرحناک: در حد توانایی و مقدورات علی فرحناک همه نوع همکاری.
عرفان پهلوانی: سپاس گزارم.
علی فرحناک: خواهش می کنم¬. موفق باشید¬.
8/12/84
«جای خالی تعریف درام مذهبی»
«گفتگوی کوتاه عرفان پهلوانی (دبیر نخستین اشکواره سراسری تئاتر حماسه حسینی) با علی فرحناک(رییس انجمن نمایش قم ) »
عرفان پهلوانی: آقای فرحناک، با توجه به این که در ایام محرم و صفر هستیم، دومین همایش سراسری
آیین¬های عاشورایی را تازه پشت سر گذاشتیم و برگزاری نخستین اشکواره سراسری تئاتر حماسه¬ی حسینی (ع) را پیش رو داریم و به طور کلی بحث درام مذهبی داغ است، وضعیت کنونی درام مذهبی ایران را چگونه ارزیابی
می¬کنید؟
علی فرحناک: وضعیت کنونی به عنوان یک درام، اگر بشه به آن درام را اطلاق کنیم، یه بحث تازست که به بلوغ نرسیده و باید به شکل¬های مختلف تست بشه و اگه قرار باشه چنین درامی وجود داشته باشه، تعریفی داره که زمان و تجربه لازم است تا به آن تعریف برسیم و تعریف کنونی کامل نیست.
عرفان پهلوانی: تعریف شما چیه؟
علی فرحناک: به تعداد افراد تعریف داریم. بعضی¬ها می¬گن مذهب و دین یه چیزیه که به تمام وجهه¬های زندگی انسان مربوط است و تمام وجهه¬ها را در بر می¬گیرد، پس هر اثر هم به نوعی مذهبی است. پس نمی¬توان گفت تنها باید مربوط به ائمه باشد. اما برخی می¬گن حتماً باید مربوط به ائمه باشد. اما من می¬گم اگه در یک نمایش یک مبحث دینی مطرح شود، نمی¬شود گفت مذهبی است؟ با توجه به اینکه مذهب مربوط به تمام
ویژگی¬های انسان و وجهه¬های زندگی انسانی است.
اما یه تعریف دیگه میگه نمایش باید مربوط به مصائب ائمه باشد تا آن را مذهبی بدانیم. در هر صورت هنوز به تعریف درستی نرسیدیم.
عرفان پهلوانی: نظرتان راجع به رویکرد نسل جوان به تئاتر مذهبی، تعزیه و آیین¬های عاشورایی چیست؟
علی فرحناک: تجربه کردند. برخی با چشمان بسته و برخی با چشمان باز. تجربه شده اما چیزی به دست نیامده و تجربه¬هایی که شده، تکرار تجربه¬های دیگران بوده و چیز خوبی ارائه نشده.
عرفان پهلوانی: از لحاظ کمّی چطور؟
علی فرحناک: بد نبوده. اما خوب هم نبوده.
عرفان پهلوانی: برگزاری نخستین اشکواره سراسری تئاتر حماسه حسینی (ع) را که یکی از ویژگی¬هایش این است که تنها جوان¬ها فرصت حضور در آن دارند را چگونه می¬بینید؟
علی فرحناک: خوبه.
عرفان پهلوانی: چه راهکاری را جهت بهبود وضعیت رویکرد نسل جوان به درام مذهبی و همچنین برگزاری باکیفیت¬تر نخستین اشکواره سراسری تئاتر حماسه حسینی(ع) پیشنهاد می¬کنید؟
علی فرحناک: پیشنهادم تلاش برای تجربه¬ی شکل¬های جدید و پرهیز از تکرار تجربه¬های دیگران است. و این چیزیه که فکر می¬کنم جسارتش مخصوص نسل جوان باشه. چرا که وقتی ما می¬گیم جوان، پویایی و تجربه¬گری همراه با این اسم به ذهن می¬رسه.
عرفان پهلوانی: به نظر شما امکان این نوگرایی در قالب¬هایی که تا حدی از پیش تعیین شده هستند، مانند تعزیه، هم وجود دارد؟
علی فرحناک: آره، همه جا امکانش هست. بستگی به چگونگی آن داره. هنر مثل ریاضی ومهندسی نیست که با خط¬کش و اندازه¬گیری بشه در مورد آن نظر داد. در هنر یک نوع آفرینش وجود داره که نمیشه از پیش در موردش حرف زد.
عرفان پهلوانی: می¬دونم تجربه¬های خوبی در زمینه تئاتر مذهبی دارید. لطفاً یک خاطره از اجراهای نمایش¬های مذهبی که در آن¬ها شرکت داشته¬اید، تعریف کنید.
علی فرحناک: ارتباط و برخورد مردم با این جور نمایش¬ها همیشه خاطره است و تو ذهن می¬مونه. چون در این نوع نمایش شما دقیقاً می¬دونین وقتی می¬خواین با مخاطب خودتون ارتباط برقرار کنین باید روی چه نقاطی دست بذارین که مخاطب نسبت بهش پیشینه داره و این تجربه که با مخاطب در طول اجرا بده بسون دارین و کنش و واکنشی که به وجود میاد خیلی خاطره انگیزه.
عرفان پهلوانی: این ارتباط بیشتر از لحاظ احساسی بوده یا برخورد منطقی؟
علی فرحناک: بیشتر تا حالا احساسی بوده.
عرفان پهلوانی: در کل تا حدی جای منطق تو این جور کارا خالی نیست؟
علی فرحناک: چرا، به خاطر همین می¬گم باید تجربه بشه تا از تکرار گذشته¬ها پرهیز شه.
عرفان پهلوانی: به غیر از همین منطق چه فاکتورهای محوری دیگه¬ای هستن که جاشون تو نمایش¬های مذهبی خالیه؟
علی فرحناک: این برمی¬گرده به همونی که گفتم. ما هنوز به تعریف درستی از درام مذهبی نرسیدیم. 15 سال زمان لازمه تا تجربه کنیم و به این تعریف برسیم. 15 سال هم کمه. 20 سال زمان می¬خواد. وقتی به این تعریف رسیدیم، به این فاکتورهای محوری هم می¬رسیم.
عرفان پهلوانی: و حرف پایانی؟
علی فرحناک: به نظرم این اشکواره حرکت خوبیه، که آغاز این حرکت از سوی جوان¬ترها و مخصوصاً شما، خیلی امیدوار کننده و خوشحال کننده است. همین طور تشکر می¬کنم از آقای عادلانی به خاطر این که این عرصه را برای فعالیت جوان¬ها فراهم کرد. اما یک نکته را هم باید توجه داشته باشید که شادابی و انرژی جوانی اگر در کنار تجربه و راهنمایی بزرگترها قرار نگیرد معلوم نیست سرانجام چندان خوشایندی داشته باشد.
عرفان پهلوانی: شما به عنوان یک بزرگتر هنری و هم چنین رئیس انجمن نمایش قم چه همکاری را در راستای پیشبرد کیفی این اشکواره حاظرین انجام بدین؟
علی فرحناک: در حد توانایی و مقدورات انجمن همه نوع همکاری.
عرفان پهلوانی: و به عنوان علی فرحناک؟
علی فرحناک: در حد توانایی و مقدورات علی فرحناک همه نوع همکاری.
عرفان پهلوانی: سپاس گزارم.
علی فرحناک: خواهش می کنم¬. موفق باشید¬.
8/12/84
دوشنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۸۴
«آیا هنوز حسین(ع) تنهاست؟»
«یاهو»
«آیا هنوز حسین(ع) تنهاست؟»
« یادداشتی بر نخستین اشک واره¬ی سراسری فرهنگی هنری حماسه حسینی (ع) »
1. حماسه حسینی، حماسه و حسین، حسین و امامت، حماسه و اسطوره، حسین و کربلا، کربلا و عاشورا، حماسه و ادب و هنر، امام حسین(ع)، ادب و هنر و فرهنگ، حسین و اسطوره، عاشورا و فر
هنگ، فرهنگ و انسان، انسان و حسین، اسطوره و مانایی و حسینی که ماند و مانده است و خواهد ماند. حسین(ع) یک اسطوره است.
یادش به خیر تابلوی نقاشی را که از عهد قاجار به جا مانده بود و حضرت علی اکبر(ع) را نشان می¬داد که سر در دامان پدر داشت و با حسین(ع) وداع می¬کرد. چون بر این تابلو نظر می¬دوختی چه شگفت یاد داستان جاودان معمار خبره¬ی سخن پارسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی (علیه رحمه)، می¬افتادی و لحظه¬ای برایت زنده می¬شد که سهراب سر در دامات رستم گزارده بود و جان می¬داد.
یادم باشد که لحظه لحظه¬ی واقعه¬ی نینوا ویژگی¬های حماسی و اسطوره¬ای دارد که چه از منظر معنا و چه از دیدگاه ساختار در زیباترین شکل ممکن رخ می¬نمایاند. و کمال مفهوم و ساختار دوبال پرواز هنرند و این خود شاید راز مانایی این ماجراست.
2. دبیری نخستین اشک¬واره¬ی سراسری تئاتر حماسه¬ی حسینی(ع) را در شرایطی پذیرفتم که سخت آشفته¬ی از دست دادن پدربزرگم بودم. پدربزرگی که به تعبیر بسیاری از هیئت¬ها و انسان¬های حسینی، «پیرغلام اباعبدالله¬الحسین(ع)» بود و چه بی ریا این چنین بود.
گفتم که امید ثوابی از این کوشش نصیب «باباحاجی» گردد.
روحشان همیشه شاد و آرام باد.
3. اهمیت تئاتر، به عنوان هنری والا و مادر رسانه¬ها و هنرهای دیگری چون سینما و تلویزیون و تأثیرگذاری این هنر در جنبش¬های فرهنگی چند قرن اخیر بر کسی پوشیده نیست.
در ایران عزیز خودمان، برگزاری کنگره¬ی بزرگ تئاتر کشور، لایحه¬ی افزایش بودجه تئاتر کشور و ... مؤید این ادعا و مؤکد اهمیت تئاتر به عنوان هنری زنده و پویاست که هم¬نفس با تماشاگر می¬شود و با او ارتباط برقرار می¬کند.
از این رو بود که برگزاری بخش تئاتر اولین اشک¬واره سراسری حماسه حسینی(ع) را پیشنهاد کردیم تا راه¬کاری باشد جهت:
الف. شناسایی جوانان فعال در عرصه¬ی تئاتر دینی کشور
ب. بازشناسی تعزیه و آیین¬های عاشورایی و حفظ و اجرای آنها توسط نسل جوان کشور
پ. آموزش، پژوهش و تبادل نظر در عرصه¬ی تئاتر دینی کشور.
ت. ایجاد بستری سالم و معنوی جهت ارتباط بیشتر مردم با هنر مقدس تئاتر.
ث. ساماندهی و جهت¬دهی جوانان علاقمند و فعال در عرصه¬ی تئاتر در بستری دینی.
و آرزو کردیم که اگر دست حسین(ع) یاری¬گرمان باشد، یکی از مهم¬ترین خروجی¬های این طرح، بازشناسی تئاتر به عنوان هنری مقدس به عموم مردم و مبارزه با انحرافات موجود خواهد بود.
4. یادم باشد که امام حسین(ع) قبل از هر چیز یک «انسان» بود.
عرفان پهلوانی
5/12/1384
«آیا هنوز حسین(ع) تنهاست؟»
« یادداشتی بر نخستین اشک واره¬ی سراسری فرهنگی هنری حماسه حسینی (ع) »
1. حماسه حسینی، حماسه و حسین، حسین و امامت، حماسه و اسطوره، حسین و کربلا، کربلا و عاشورا، حماسه و ادب و هنر، امام حسین(ع)، ادب و هنر و فرهنگ، حسین و اسطوره، عاشورا و فر
هنگ، فرهنگ و انسان، انسان و حسین، اسطوره و مانایی و حسینی که ماند و مانده است و خواهد ماند. حسین(ع) یک اسطوره است.
یادش به خیر تابلوی نقاشی را که از عهد قاجار به جا مانده بود و حضرت علی اکبر(ع) را نشان می¬داد که سر در دامان پدر داشت و با حسین(ع) وداع می¬کرد. چون بر این تابلو نظر می¬دوختی چه شگفت یاد داستان جاودان معمار خبره¬ی سخن پارسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی (علیه رحمه)، می¬افتادی و لحظه¬ای برایت زنده می¬شد که سهراب سر در دامات رستم گزارده بود و جان می¬داد.
یادم باشد که لحظه لحظه¬ی واقعه¬ی نینوا ویژگی¬های حماسی و اسطوره¬ای دارد که چه از منظر معنا و چه از دیدگاه ساختار در زیباترین شکل ممکن رخ می¬نمایاند. و کمال مفهوم و ساختار دوبال پرواز هنرند و این خود شاید راز مانایی این ماجراست.
2. دبیری نخستین اشک¬واره¬ی سراسری تئاتر حماسه¬ی حسینی(ع) را در شرایطی پذیرفتم که سخت آشفته¬ی از دست دادن پدربزرگم بودم. پدربزرگی که به تعبیر بسیاری از هیئت¬ها و انسان¬های حسینی، «پیرغلام اباعبدالله¬الحسین(ع)» بود و چه بی ریا این چنین بود.
گفتم که امید ثوابی از این کوشش نصیب «باباحاجی» گردد.
روحشان همیشه شاد و آرام باد.
3. اهمیت تئاتر، به عنوان هنری والا و مادر رسانه¬ها و هنرهای دیگری چون سینما و تلویزیون و تأثیرگذاری این هنر در جنبش¬های فرهنگی چند قرن اخیر بر کسی پوشیده نیست.
در ایران عزیز خودمان، برگزاری کنگره¬ی بزرگ تئاتر کشور، لایحه¬ی افزایش بودجه تئاتر کشور و ... مؤید این ادعا و مؤکد اهمیت تئاتر به عنوان هنری زنده و پویاست که هم¬نفس با تماشاگر می¬شود و با او ارتباط برقرار می¬کند.
از این رو بود که برگزاری بخش تئاتر اولین اشک¬واره سراسری حماسه حسینی(ع) را پیشنهاد کردیم تا راه¬کاری باشد جهت:
الف. شناسایی جوانان فعال در عرصه¬ی تئاتر دینی کشور
ب. بازشناسی تعزیه و آیین¬های عاشورایی و حفظ و اجرای آنها توسط نسل جوان کشور
پ. آموزش، پژوهش و تبادل نظر در عرصه¬ی تئاتر دینی کشور.
ت. ایجاد بستری سالم و معنوی جهت ارتباط بیشتر مردم با هنر مقدس تئاتر.
ث. ساماندهی و جهت¬دهی جوانان علاقمند و فعال در عرصه¬ی تئاتر در بستری دینی.
و آرزو کردیم که اگر دست حسین(ع) یاری¬گرمان باشد، یکی از مهم¬ترین خروجی¬های این طرح، بازشناسی تئاتر به عنوان هنری مقدس به عموم مردم و مبارزه با انحرافات موجود خواهد بود.
4. یادم باشد که امام حسین(ع) قبل از هر چیز یک «انسان» بود.
عرفان پهلوانی
5/12/1384
چهارشنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۴
بابا حاجي
به ياد بابا حاجي … صلوات
به نام نامي باقي
به ياد بابا حاجي …صلوات
چهل غروب بي تو
چهل روز است غروب كه مي آيد ، دل من هم مي گيرد . غروب بود كه پر كشيدي . با « ا... اكبر » اذان تو هم بال گشودي . حرف نماز كه مي شود ، ياد و رخسار تو در ذهنم نقش مي بندد . اذان كه مي گويند ، ياد سجده هاي بي ريايت مي افتم . ياد پروازت . كاش هنوز بودي و دمدمه هاي غروب از من مي پرسيدي :
« بابا جون ! اذون نگفتن ؟ »
به ياد بابا حاجي …صلوات
چهل غروب بي تو
چهل روز است غروب كه مي آيد ، دل من هم مي گيرد . غروب بود كه پر كشيدي . با « ا... اكبر » اذان تو هم بال گشودي . حرف نماز كه مي شود ، ياد و رخسار تو در ذهنم نقش مي بندد . اذان كه مي گويند ، ياد سجده هاي بي ريايت مي افتم . ياد پروازت . كاش هنوز بودي و دمدمه هاي غروب از من مي پرسيدي :
« بابا جون ! اذون نگفتن ؟ »
يادداشتي بر نمايش انتظار با بوي نرگس
يا هو
يادداشتي بر نمايش انتظار با بوي نرگس
نويسنده: زينت صالح پور/ طراح و كارگردان: عرفان پهلواني قمي
اجراي عمومي آذر 1384
نمايش انتظار با بوي نرگس به كارگرداني اين جانب براي اولين بار در نخستين جشنواره ي تئاتر دفاع مقدس استان قم ، مهر ماه 1381 به اجرا در امد كه اين اجرا نخستين تجربه ي كارگرداني بنده نيز محسوب مي گردد . اين نمايش از جشنواره ي فوق موفق به اخذ دو جايزه ي بهترين بروشور به طراحي سر كار خانم زينب عسگري و نيز جوان ترين كارگردان توسط حقير گرديد كه اين عنوان در سطح استان قم تا به امروز براي حقير محفوظ مانده است . اما چه فايده كه ...
نكته اي كه آن سال و آن جشنواره به همراه داشت اجراي همين نمايش توسط گروهي ديگر به كارگرداني سركار خانم عطيه نيكو كلام بود . كه اجراي يك متن نمايشي ، توسط دو گروه در يك جشنواره در سطح استان قم جز اين مورد ، از گذشته تا به امروز نمونه ي ديگري را نيافته است .
جالب تر آن كه زماني كه امسال بنده در حال تمرين اين نمايش جهت اجراي عمومي بودم ، اين متن به كارگرداني دوست عزيزم آقاي مهدي نيك روش و به ياري دوست ديگرم آقاي احمد سليماني در جشنواره ي بسيج به اجرا در آمد كه اين امر نيز بنده را به شگفتي وا داشت .
با توجه به مختصات جامعه ي تئاتري اين شهر ( قم ) كه به لحاظ كمي جامعه اي كوچك محسوب مي گردد ، عدم اطلاع خانم نيكو كلام و آقاي نيك روش را از تلاش بنده و دوستانم براي اجراي اين متن و جريان تمرين هاي ما را نمي توانم بپذيرم . اميد آن كه نيت ايشان جز خير دگر چيز نبوده است .
خواهشمندم عرايض بنده را نه به عنوان اعتراض بلكه به عنوان درد دلي شنوا باشيد .
بنده در سال 1381 به پيشنهاد استاد ارجمندم جناب آقاي پارسايي جهت اجراي عمومي اين نمايش به خدمت آقاي پور اميني مدير بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس رسيدم و به پيشنهاد آقاي پوراميني و قول ايشان نسبت به مساعدت مالي راهي حوزه هنري جهت اخذ امكانات اجرايي و باقي مانده ي مساعدت مالي گشتم . پس از سه ماه دوندگي ، تمرين و ساير مشكلات ، با توجه به اين كه حوزه حتي سالن تمرين نيز در اختيار ما قرار نداد و بعد از اخذ تاييديه و مجوز مسوول وقت واحد نمايش حوزه هنري استان قم ، جناب آقاي نيكونيا ، بنياد حمايت خود را مبلغ بسيار نا چيزي اعلام كرد و حوزه هنري نيز با بيان اين مطلب كه تمام امكانات و بودجه هاي اين سازمان صرف برگزاري نهمين كنگره ي شعر و قصه ي طلاب گشته است ، از هم كاري خودداري نمود .
اين بود ارزشي كه به زحمت بنده و دوستانم گذاشته شد و ره آوردي كه عنوان جوان ترين كارگردان استان براي حقير داشت . البته اين نكته را نيز ياد آور مي گردم كه موضوع نمايش انتظار دفاع مقدس مي باشد .
فلك را عادت ديرينه اين است
كه با آزادگان دايم به كين است
از آن روزگار تا به كنون بنده دو بار ديگر كارگرداني را تجربه نمودم . دومين تجربه ي بنده به عنوان كارگردان و مربي همكاري با دختر خانم هاي مقطع چهارم و پنجم ابتدايي بود كه آن نمايش در جشنواره ي مربوطه به داوري سركار خانم وفا طرفه شركت كرد و به عنوان كار برگزيده ي جشنواره ي تئاتر مدارس ابتدايي دخترانه ي استان قم معرفي شد . نمايش روباه حيله گر و خرس زود باور ، سال تحصيلي 82-1381 .
و سومين تجربه ي كارگرداني بنده نمايش « يونجه گلاسه » است كه متن اين نمايش نيز به قلم حقير نگاشته شده و آبان ماه 1383 در تالار كوچك حوزه هنري تهران در سومين جشنواره ي تئاتر كوتاه به اجرا در آمد .
در انتها خداوند را سپاس گزارم كه با لطف ايشان و نيز همكاري جناب آقاي عادلاني و همه ي كارمندان محترم سازمان ملي جوانان استان قم و به علاوه ياري و نظارت هيئت نظارت بر تئاتر استان قم و آقايان حسين پارسايي ، سيد محمد جواد طاهري و محمد رضا آزاد امروز پس از دو سال شاهد اجراي عمومي نمايش « انتظار با بوي نرگس » هستم .
چون چشمه برنا و پويا باشيد .
عرفان پهلواني قمي
آذر 1383
يادداشتي بر نمايش انتظار با بوي نرگس
نويسنده: زينت صالح پور/ طراح و كارگردان: عرفان پهلواني قمي
اجراي عمومي آذر 1384
نمايش انتظار با بوي نرگس به كارگرداني اين جانب براي اولين بار در نخستين جشنواره ي تئاتر دفاع مقدس استان قم ، مهر ماه 1381 به اجرا در امد كه اين اجرا نخستين تجربه ي كارگرداني بنده نيز محسوب مي گردد . اين نمايش از جشنواره ي فوق موفق به اخذ دو جايزه ي بهترين بروشور به طراحي سر كار خانم زينب عسگري و نيز جوان ترين كارگردان توسط حقير گرديد كه اين عنوان در سطح استان قم تا به امروز براي حقير محفوظ مانده است . اما چه فايده كه ...
نكته اي كه آن سال و آن جشنواره به همراه داشت اجراي همين نمايش توسط گروهي ديگر به كارگرداني سركار خانم عطيه نيكو كلام بود . كه اجراي يك متن نمايشي ، توسط دو گروه در يك جشنواره در سطح استان قم جز اين مورد ، از گذشته تا به امروز نمونه ي ديگري را نيافته است .
جالب تر آن كه زماني كه امسال بنده در حال تمرين اين نمايش جهت اجراي عمومي بودم ، اين متن به كارگرداني دوست عزيزم آقاي مهدي نيك روش و به ياري دوست ديگرم آقاي احمد سليماني در جشنواره ي بسيج به اجرا در آمد كه اين امر نيز بنده را به شگفتي وا داشت .
با توجه به مختصات جامعه ي تئاتري اين شهر ( قم ) كه به لحاظ كمي جامعه اي كوچك محسوب مي گردد ، عدم اطلاع خانم نيكو كلام و آقاي نيك روش را از تلاش بنده و دوستانم براي اجراي اين متن و جريان تمرين هاي ما را نمي توانم بپذيرم . اميد آن كه نيت ايشان جز خير دگر چيز نبوده است .
خواهشمندم عرايض بنده را نه به عنوان اعتراض بلكه به عنوان درد دلي شنوا باشيد .
بنده در سال 1381 به پيشنهاد استاد ارجمندم جناب آقاي پارسايي جهت اجراي عمومي اين نمايش به خدمت آقاي پور اميني مدير بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس رسيدم و به پيشنهاد آقاي پوراميني و قول ايشان نسبت به مساعدت مالي راهي حوزه هنري جهت اخذ امكانات اجرايي و باقي مانده ي مساعدت مالي گشتم . پس از سه ماه دوندگي ، تمرين و ساير مشكلات ، با توجه به اين كه حوزه حتي سالن تمرين نيز در اختيار ما قرار نداد و بعد از اخذ تاييديه و مجوز مسوول وقت واحد نمايش حوزه هنري استان قم ، جناب آقاي نيكونيا ، بنياد حمايت خود را مبلغ بسيار نا چيزي اعلام كرد و حوزه هنري نيز با بيان اين مطلب كه تمام امكانات و بودجه هاي اين سازمان صرف برگزاري نهمين كنگره ي شعر و قصه ي طلاب گشته است ، از هم كاري خودداري نمود .
اين بود ارزشي كه به زحمت بنده و دوستانم گذاشته شد و ره آوردي كه عنوان جوان ترين كارگردان استان براي حقير داشت . البته اين نكته را نيز ياد آور مي گردم كه موضوع نمايش انتظار دفاع مقدس مي باشد .
فلك را عادت ديرينه اين است
كه با آزادگان دايم به كين است
از آن روزگار تا به كنون بنده دو بار ديگر كارگرداني را تجربه نمودم . دومين تجربه ي بنده به عنوان كارگردان و مربي همكاري با دختر خانم هاي مقطع چهارم و پنجم ابتدايي بود كه آن نمايش در جشنواره ي مربوطه به داوري سركار خانم وفا طرفه شركت كرد و به عنوان كار برگزيده ي جشنواره ي تئاتر مدارس ابتدايي دخترانه ي استان قم معرفي شد . نمايش روباه حيله گر و خرس زود باور ، سال تحصيلي 82-1381 .
و سومين تجربه ي كارگرداني بنده نمايش « يونجه گلاسه » است كه متن اين نمايش نيز به قلم حقير نگاشته شده و آبان ماه 1383 در تالار كوچك حوزه هنري تهران در سومين جشنواره ي تئاتر كوتاه به اجرا در آمد .
در انتها خداوند را سپاس گزارم كه با لطف ايشان و نيز همكاري جناب آقاي عادلاني و همه ي كارمندان محترم سازمان ملي جوانان استان قم و به علاوه ياري و نظارت هيئت نظارت بر تئاتر استان قم و آقايان حسين پارسايي ، سيد محمد جواد طاهري و محمد رضا آزاد امروز پس از دو سال شاهد اجراي عمومي نمايش « انتظار با بوي نرگس » هستم .
چون چشمه برنا و پويا باشيد .
عرفان پهلواني قمي
آذر 1383
اشتراک در پستها [Atom]