دوشنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۸۸
سخنانی از محمود دولت آبادی
– به نظر من مردم ایران سالخورده اند از چند جهت:
یکی طولانی بودن تاریخ ما و دوم طولانی شدن ورود ما به عصر جدید و سوم کهنگی باقی مانده از گذشته.
– ادبیات با آن چیزی در درون آدمیزاد سر و کار دارد که من می گویم فطری یا سرشتی است. ادبیات لزوما کلمات نوشته شده نیست. چیزی در ادبیات هست به نام عنصر هزار و یکم که مخاطب و حتی خود نویسنده شاید در مورد یک اثر هزار دلیل برای خلق شدنش بیابد اما یکی را نه. یکی هست که نه مخاطب و نه خالق هیچ کدام نمی توانند درست تشخیص بدهند و همین یکی ، همین عنصر هزار و یکم است که مساله را متفاوت می کند.
– یک اصل در زندگی انسان وجود دارد که نباید آن را فراموش کرد و آن ، صبوری و سماجت است.
یکی طولانی بودن تاریخ ما و دوم طولانی شدن ورود ما به عصر جدید و سوم کهنگی باقی مانده از گذشته.
– ادبیات با آن چیزی در درون آدمیزاد سر و کار دارد که من می گویم فطری یا سرشتی است. ادبیات لزوما کلمات نوشته شده نیست. چیزی در ادبیات هست به نام عنصر هزار و یکم که مخاطب و حتی خود نویسنده شاید در مورد یک اثر هزار دلیل برای خلق شدنش بیابد اما یکی را نه. یکی هست که نه مخاطب و نه خالق هیچ کدام نمی توانند درست تشخیص بدهند و همین یکی ، همین عنصر هزار و یکم است که مساله را متفاوت می کند.
– یک اصل در زندگی انسان وجود دارد که نباید آن را فراموش کرد و آن ، صبوری و سماجت است.
اشتراک در پستها [Atom]