شنبه، دی ۱۴، ۱۳۸۷

 

«نمایشنامه خوانی»

«یا هو»

«نمایشنامه­خوانی»

عرفان پهلوانی

در ایران امروز پدیده­ی نمایشنامه­خوانی جایگاه ویژه­ای را به خود اختصاص داده است. از جشنواره­ی نمایشنامه­خوانی تالار مولوی و فرهنگسرای نیاوران تا بخش نمایشنامه­خوانی در جشنواره­های بین­المللی تئاتر دانشگاهی و فجر ... این تازه بخشی از آن چیزی است که در تهران رخ می­دهد ؛ جلسه­های نمایشنامه­خوانی در شهرستان­ها نیز پرتعداد و قابل توجه هستند.
این اندازه توجه به نمایشنامه­خوانی دلایل ویژه­ای دارد که مهمترین آن عدم تناسب بین تعداد زیاد نیروی انسانی فعال دانش­اندوخته و کاربلد در حوزه­ی نمایش و بودجه و امکانات و تعداد سالن بسیار اندک برای اجرای صحنه­ای است.
هشدار آن که نمایشنامه­خوانی نباید جایگزین تئاتر فقیر و یا اجرای صحنه­ای گروه­ها شود.
آن­چه در پی می­آید مجموعه­ی چهار مقاله پیرامون نمایشنامه­خوانی از روزنامه­های «ابتکار» ، «ابرار» و «قدس» به همراه مقاله­ای در 2 بخش از مجله­ی نمایش است. از بررسی این 5 مقاله موارد زیر را می­توان نتیجه ستاند :
الف) با نهایت تاسف هنوز پیرامون نمایشنامه­خوانی تعریف دقیق و قابل استنادی که مورد توافق بیشتر هنرمندان باشد ، ارائه نشده است و منبع موثق ترجمه یا تالیف شده­ای نیز وجود ندارد. به همین دلیل دیدگاه­های مختلف و حتی متضادی ارائه می­شود که البته در تمام این نظرها جنبه­های مشترکی نیز وجود دارد. ولی بیشتر آن­چه به چشم می­خورد برداشت­ها و اظهار نظرهای شخصی هنرمندان است که رنگی از سلیقه به خود می­بیند.
ب) هدف­های نمایشنامه­خوانی :
1- معرفی اثر جدید نویسنده­ای نام آشنا : نمایشنامه­خوانی ابزار مناسبی است تا نویسندگان نام­آشنا جدیدترین اثر خود را با این گونه از اجرا با نقد و پیشنهاد تعدادی از تماشاگران روبرو و اثر شایسته و بایسته­تری را برای اجرای صحنه­ای آماده کنند.
2- معرفی نویسنده­ای جویای نام : نمایشنامه­خوانی ابزار مناسبی است تا نویسندگان جویای نام به این وسیله آثار خود را معرفی کنند تا کارگردان­ها و گروه­های حرفه­ای با این نمایشنامه­ها آشنا و آن­ها را برای اجرای صحنه­ای انتخاب کنند.
پ) ساختارهای نمایشنامه­خوانی :
1- خوانش نشسته : در این گونه از اجرا گروه بازیگران متن را در دست می­گیرند و به صورت نشسته و با بهره­گیری از صدا و بیان مناسب و رعایت لحن و تاکید درخور آن را روخوانی می­کنند.
بسیاری بر این باورند که این گونه اجرا نباید چندان کارگردانی و تصویرسازی شود ؛ بلکه باید بستر را برای تخیل تماشاگر آزاد گذاشت.
2- اجرای متن دردست : این گونه از اجرا در غرب به عنوان نمایشنامه­خوانی به شمار نمی­آید. اما این روزها در ایران به عنوان نمایشنامه­خوانی تلقی می­شود. اجرای متن در دست در واقع یک نیمه اجراست و وقتی که امکان کامل یک اثر نیست می­توان با یک دکور ساده ، لباس و میزانسن آن نمایشنامه را اجرا کرد.


عرفان پهلوانی 87/10/11

نظرات:
سلام
جالب بود اما کم
البته مفید بود ولی الان اتفاقاتی دارد می افتد در نمایشنامه خوانی که باید مدیران و کارشناسان زود تر چاره ای بیندیشند ... هر کس هر کاری دلش می خواهد می کند و اسمش را نمایشنامه خوانی می گذارد ...
 
ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]