چهارشنبه، مهر ۱۵، ۱۳۸۳

 

ساعت خواب

کنکور هر سال کلی آدم رو الاف خودش می کنه .البته این جور که پیداس فقط تو کشور ما این قدر بازارش گرمه . طوری که یه آمار معتبری می گفت دو میلیون نفر تو کشور ما از همین کنکوره که نون می خورن و اگه قرار باشه کنکور رو بردارن دو میلیون نفر به جمعیت چند ده میلیونی کشورمون که زیر خط فقر زندگی می کنن اضافه می شه .
کنکور با خودش کلی هزینه و برو و بیا و بالا و پایین و استرس و نگرانی و از همه مهم تر اعصاب خرد به ارمغان میاره . کنکوری که برای ما شده مهم ترین مسئله ی زندگی . شده معیار سنجش آدما برای همه ی جنبه هاشون . قبول شدن در کنکور شده یه ماده ی پاک کننده ی قوی که خیلی از عیبای آدما رو می شوره . البته فرمول این ماده ماست مالیزاسیونه . همه ی ما هر ساله آمار های عجیب و غریبی می شنویم از موسساتی که به تناوب در راستای کنکور باز و بسته می شن یا از داوطلبانی که برای قبولی در کنکور تو سر و کله ی همدیگه می زنن و یا از افراد کمی که قبول می شن یا تعداد سوالاتی که فروش می رن . یا جوونای بد بختی که به خاطر قبول نشدن تو کنکور بیمار می شن و حتی خود کشی می کنن . شاید خندتون بگیره اما من گریه ام می گیره وقتی می بینم امسال یکی برای یازدهمین سال متوالی کنکور داد .
اما سر جلسه ی کنکور هم عالمی داره . امسال سر جلسه ی کنکور دوباره مرز خنده و گریه رو گم کردم وقتی دیدم کنکور شروع شده و هنوز کلی صندلی خالیه و این صندلی ها تا آخر جلسه هم صاحبی پیدا نکردن . همین طور چار شاخ موندم وقتی داوطلبانی رو دیدم که جلسه ی کنکور ساعت خوابشون بود و راحت و آرام بی خیال پرسش نامه و پاسخ نامه نشستن و به در و دیوار می نگرند وهر از چند گاهی نیز نوشیدنی می نوشند و الحق که نقش سیاهی لشگر رو خوب ایفا می کردن .
پاسخ نامه ی یه داوطلب رو دیدم که به همه ی سوال ها جواب داده بود . درست و غلط بودن جواباشو نمی دونم اما اون جوری که اون به همه ی سوالا جواب داده بود یا باید همه رو صد بزنه و یا همه رو منفی . یه داوطلی دیگه هم که معرکه بود . اگه من تو سازمان سنجش کاره ای بودم اونو حتما رشته ی گرافیک یا ارتباط تصویری قبول می کردم . چرا که جوری خونه ها رو سیاه کرده بود که یه طرح خلق کرده بود بیا و ببین .
خلاصه اگه شما هم حوصلتون سر رفته ساله دیگه به جمعیت میلیونی داوطلبان کنکور اضافه بشین چون سر جلسه اون قدر چیزای جالب می بینین که حوصلتون سر نره !
از خوشحالی و غم های داوطلبا موقع اعلام نتایج هم که بگذریم می رسیم به مخمصه ی بچه هایی که جایی غیر از شهرشون قبول شدن و خودش روضه ای داره شنیدنی ! اما چیز دیگه ای که بغض آدمومی ترکونه آدمایی ان که کارشون هیچ ربطی به مدرکشون نداره و تعدادشون از اون آدمایی که تحصیلاتشون با مدرکشون مربوطه خیلی بیشتره . خیلی از آدما یا بهتر بگم بیشتر آدما با مدرکشون پول در میارن و اگه پسر باشن زن می گیرن . واز همه جالب تر این که خیلی از دختر خانوما با مدرک شوهرشون ازدواج می کنن و به هر کور و کچل دکتر مهندسی بعععععععععععععله می گن !
عرفان چشمه
19/04/1383

نظرات: ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]