چهارشنبه، مهر ۱۵، ۱۳۸۳
هنر نقد سانسور
به طور اساسی هنر و هنرمند باید از جامعه خود پیش باشد و جامعه و دنیای خود را نقد نماید
بنا بر این جلوگیری از نقادی هنر و هنرمند ضربه اساسی و بنیانی به بنای هنر است
زیرا همان طور که عرض شد نقد جزیی از سرشت و فطرت هنر می باشد اگر چه بهتر است
انتقاد همراه با پیشنهاد باشد یعنی راه کاری برای بر طرف نمودن نقصی که انتقاد به آن وارد
بوده است توسط منتقد ارائه گردد امید آن که مفید واقع گردد
جا دارد در این جا نگاهی به سانسور یا ممیزی اندازیم که متاسفانه در باور عامیانه از آن به
عنوان دشمن نقادی هنر و یا با گستاخی بیشتر دشمن هنر تعبیر می گردد
کارشناسان معتقدند سانسور را در هر اجتماعی با توجه به مختصات آن جامعه باید پذیرفت و به جای آن که بر آن باشیم تا صورت این مسئله را پاک نماییم چه نیکوست که به تعریفی
درست از آن دست یابیم
بنده حقیر معتقدم سانسور حق ندارد که به خالق هنری تحمیل کند که چه بگوید و چه نگوید
محدوده سانسور این است که در نحوه ی گویش آفرینش یک آفریننده ی هنری به طور نسبی
تاکید می کنم به طور نسبی دخالت ورزد
به عبارت دیگر سانسور می تواند از هنرمند بخواهد که چطور بگوید
عرفان چشمه
بنا بر این جلوگیری از نقادی هنر و هنرمند ضربه اساسی و بنیانی به بنای هنر است
زیرا همان طور که عرض شد نقد جزیی از سرشت و فطرت هنر می باشد اگر چه بهتر است
انتقاد همراه با پیشنهاد باشد یعنی راه کاری برای بر طرف نمودن نقصی که انتقاد به آن وارد
بوده است توسط منتقد ارائه گردد امید آن که مفید واقع گردد
جا دارد در این جا نگاهی به سانسور یا ممیزی اندازیم که متاسفانه در باور عامیانه از آن به
عنوان دشمن نقادی هنر و یا با گستاخی بیشتر دشمن هنر تعبیر می گردد
کارشناسان معتقدند سانسور را در هر اجتماعی با توجه به مختصات آن جامعه باید پذیرفت و به جای آن که بر آن باشیم تا صورت این مسئله را پاک نماییم چه نیکوست که به تعریفی
درست از آن دست یابیم
بنده حقیر معتقدم سانسور حق ندارد که به خالق هنری تحمیل کند که چه بگوید و چه نگوید
محدوده سانسور این است که در نحوه ی گویش آفرینش یک آفریننده ی هنری به طور نسبی
تاکید می کنم به طور نسبی دخالت ورزد
به عبارت دیگر سانسور می تواند از هنرمند بخواهد که چطور بگوید
عرفان چشمه
اشتراک در پستها [Atom]