دوشنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۳
گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری
به نظر بنده و طبق آخرین اخبار معتبر به دست آمده از منابع مهم خبری مانند اینترنت این
آقای مسگر همان آهنگره بوده است همان طور که میدانید از مد های عصر جدید این است که افرادی افراد دیگر را که اغلب از اقشار آسیب پذیر می باشند را سر کیسه می کنند و با چک بازی و وعید های اندر هوای خودشان آن ها را اغفال می نمایند بعد از آن هم دو در می زنند و زمانی دو زاری آن اقشار آسیب پذیر می افتد که جا تر است و بچه نیست
خلاصه این آهنگر نه چندان محترم ولی با آی کیو بالا نیز حسابی در بلخ جولان داده و افراد ساده لوح و بیچاره ای را به امید روزهای بهتر آینده واگذارده و پس از آن که اوضاع را قمر در عقرب یافته فرار را بر قرار ترجیح داده است
سپس با وجود وقایع مشروحه به دلایلی نا معلوم که به علت مسایل امنیتی از گفتن آن ها معذوریم با عهد و عیال به شوشتر عزیمت می کند و در آن جا با پول های آن مردم فلک زده
دست به تاسیس یک مجتمع بزرگ مسگری می زند
از سوی دیگر با تحقیقات محلی و تلاش های شبانه روزی اینترپول یا همان پلیس بین الملل
خودمان رد این آهنگر مسگرنما را در شوشتر می یابند و با تشکیل دادگاهی صحرایی حکم
به گردن زدن این مرد نا مرد می دهند
چون زن و بچه ی مردم نیز از مستمعین این کتیبه خواهند بود از تشریح صحنه ی گردن زدن خود داری میکنم
عرفان چشمه
آقای مسگر همان آهنگره بوده است همان طور که میدانید از مد های عصر جدید این است که افرادی افراد دیگر را که اغلب از اقشار آسیب پذیر می باشند را سر کیسه می کنند و با چک بازی و وعید های اندر هوای خودشان آن ها را اغفال می نمایند بعد از آن هم دو در می زنند و زمانی دو زاری آن اقشار آسیب پذیر می افتد که جا تر است و بچه نیست
خلاصه این آهنگر نه چندان محترم ولی با آی کیو بالا نیز حسابی در بلخ جولان داده و افراد ساده لوح و بیچاره ای را به امید روزهای بهتر آینده واگذارده و پس از آن که اوضاع را قمر در عقرب یافته فرار را بر قرار ترجیح داده است
سپس با وجود وقایع مشروحه به دلایلی نا معلوم که به علت مسایل امنیتی از گفتن آن ها معذوریم با عهد و عیال به شوشتر عزیمت می کند و در آن جا با پول های آن مردم فلک زده
دست به تاسیس یک مجتمع بزرگ مسگری می زند
از سوی دیگر با تحقیقات محلی و تلاش های شبانه روزی اینترپول یا همان پلیس بین الملل
خودمان رد این آهنگر مسگرنما را در شوشتر می یابند و با تشکیل دادگاهی صحرایی حکم
به گردن زدن این مرد نا مرد می دهند
چون زن و بچه ی مردم نیز از مستمعین این کتیبه خواهند بود از تشریح صحنه ی گردن زدن خود داری میکنم
عرفان چشمه
اشتراک در پستها [Atom]